 |
به نظرم هر یک از ما علاوه بر رسالت فردی، رسالت جمعی داریم که به فراخور موقعیت باید در راستای تحقق آنها و بهتر کردن این دنیا بکوشیم. از فرصت پیشآمده و مصاحبت با تیم نیکخو و خستگیناپذیر «رفتن برای رسیدن» که بدون منت و ادعا برای بهترشدن زندگی هموطنان خود تلاش میکنند، بسیار مشعوف شدم!
دکتر نجمه بهمن زیاری – پژوهشگر
|
 |
به نظرم سفر پرباری بود. مخصوصا عینکهایی که بسیاری از آنها شکسته و خراب بود و برای خانوادهها بار مالی داشت، در اختیار کودکان قرار گرفت. هدف اصلی این سفر، به نوعی امیدبخشی به مردم مناطق محروم بود تا بدانند کسانی نگران سلامت چشم آنها هستند و و به صورت دورهای برای رفع گوشهای از مشکلاتشان چارهاندیشی میکنند. در این سفر علاوه بر ویزیت، کودکان زیادی از طریق توصیهنامه به بیمارستانهای بزرگ ارجاع شدند و این پیگیریها امیدی در دل کودکان و خانوادههای آنها ایجاد کرد که بدانند هنوز افرادی هستند که به سلامت آنها میاندیشند.
دکتر مطهره صادقی - متخصص استرابیسم - هیات علمی
|
 |
هدف از چنین سفرهای خیرخواهانهای، رفع نیازهای سلامتی و در این مورد خاص، حفظ و ارتقا سلامت بینایی است. طبق روال همیشه، بیماران برای تشخیص و درمان به ما مراجعه میکنند، بسیار پسندیده است که این بار، ما به سراغشان رفتیم، به خصوص کسانی که از مشکلشان آگاهی ندارند و در صورت آگاهی توان علاجش را هم ندارند.
محمد خجسته - اپتومتریست
|
 |
تجربه من از این سفر قیاسی است میان سفرهای قبلی با سفر "گنبد". در این سفر، هدف به خوبی تبیین شده و موضوع و مسئله ریز به ریز و جز به جز مشخص شده بود. بر این اساس انرژی مادی و معنوی افراد کاملا متمرکز هزینه میشد و به حاشیه نمیرفت. این موجب شده بود که راندمان کار نیز بالاتر برود. به نظرم اینکه تمرکز کار بر روی کودکان 6 تا 12 سال و آن هم تنها بر بیماریهای چشم قرار داشت راندمان و کارایی را بسیار نسبت به موارد قبلی بالاتر برده بود.
مهتاب خرم - مددکار اجتماعی
|
 |
از دوران استاجری و به عنوان پزشک عمومی همیشه به مناطق محروم میرفتم و سعی میکردم در این برنامهها مشارکت داشته باشم. یک تجربه و حس خوب همواره در این برنامهها وجود دارد و من پزشک، خلا درونیام را با این حس خوب پر میکنم. به قول فردریش ریخ پاخ که در پاسخ به درخواست سخنرانی دیگران میگوید «ده دقیقه سخنرانی برای شما به مراتب ارزشش کمتر از ویزیت چند بیمار است». این فیلسوف تمام جایگاه و موقعیت خود را در آلمان رها کرد و در کنیا فعالیتهای عامالمنفعه انجام میداد (فیلسوفی که ادیب و موسیقیدان و در کنار اینها پزشک بود و از وی به عنوان مسیح قرن بیست و یکم یاد میشود). واقعیت این است که در جامعه امروزی «حس خلا درون» که نتیجه آن در برخی از افراد به صورت افسردگی و در برخی دیگر به صورت نا امیدی بروز میکند. طبیعتا در جامعه ما و در خاورمیانه که بروز و ظهور نا امیدی بیشتر است، انجام یکسری مشاغل و فعالیتها میتواند حال ما را خوب کند. حس کمک کردن به دیگران به نوعی کمک به روح خودت است. بنابراین در سفر به گنبد بیشتر برای بهبود و ارتقای درونی خودم مشارکت کردم. یعنی شما در جایی زندگی میکنید که ترافیک، استرس، سروصدا همگی دغدغه ایجاد میکند و شما در جایی باید از خود بپرسید «خب که چی» اما در آخر تنها یک چیز حال شما را خوب میکند و آن اینکه بتوانید به دیگران کمک کنید و بتوانید این عشق و محبت را بسط دهید. من معتقدم که هدف همه بشریت عشق و محبت است. شما میتوانید این عشق را از طریق خدمتی که میکنید و یا عکسی که میگیرید و محبتی که میکنید، به دیگران ایثار کنید. واقعیت این است که مهم نیست چه میکنید؛ مهم این است که دل کسی را شاد کنید. کارهای داوطلبانه همیشه بالاترین حس دنیا را به شما میدهند؛ حس مفید بودن. اگر افراد شاخص دنیا را نگاه کنید، افرادی همچون بیل گیتس با آن همه شهرت و سرمایه در نهایت خیریه راه میاندازند تا دل کسی را شاد کنند. وجود خدمات پزشکی در مناطق محروم که مردم قدردان هستند و شما در همان لحظه میتوانید نتیجه مثبت را در چهره بیماران ببینید، به خوبی به شما انرژی و انگیزه میدهد تا میزان افسردگی را در خود کاهش دهید و سطح انرژی مثبت را افزایش دهید.
اگر میخواهید حال خودتان خوب باشد و به تبع آن، حال اطرافیان شما خوب شود، میتوانید به دیگران عمیقا و با خلوص نیت خدمت کنید.
دکتر عباس محمدی - رزیدنت سال چهار، چشم پزشک
|
 |
در این سفر هم بسیار خوش گذشت و هم خدمت بود. در ابتدا تصور میکردم که سفری نمادین و فرمالیته است اما چیزی که در سفر تجربه کردم بسیار متفاوت بود. دیدم که چقدر مردم در مناطق محروم، نیازمند حضور ما هستند و این حضور چقدر برای آنها مفید بود. واقعا سورپرایز شدم.
دکتر آرش میرزایی- چشمپزشک - هیات علمی
|
 |
خوشحالي عميق در چشمان كودكان كه گاهی حتي با دريافت سادهترين كمكها، موج ميزد؛ به همراه لبخند مسري آنها، در كنار حس رضايت وصفناشدني، تلخي ناگريزي نيز با خود به همراه ميآورد كه انسان را به فكر فرو ميبرد.
از جنبههای انسان دوستانه و لذتبخش اين سفر، مطمئنا ساعتها میتوان صحبت كرد، اما آنچه اين سفر را براي من به هدفی بهتر پیوند زد و برایم حكم سيري دروني را داشت، این بود كه اصول واقعی زندگي كه گاهی در ميان روزمرگيها جا میماند به من يادآوری شد و این شايد، به معنای بازنگری در زندگی باشد و از اين نظر قطعا میتواند تجربه بینظيری را فراهم كند.
کمک اندکی که به عنوان كوچكترين عضو گروه افتخار آن را داشتم و فرصت همكاری با افرادی كه همگی در خاطره من ثبت میشوند، به همراه قدردانی مردمی كه هر چند از كمترين امكانات برخوردار بودند، اما دلی به وسعت دريا داشتند، حكم تجربهای را داشت كه خاطرات آن در ارزشمندترين نقاط ذهنم حك شد.
دکتر حسین فرخپور – پزشک عمومی؛ سرباز نخبه پژوهشگر
.
|
 |
خیلی خوشحالم که در خدمت گروهی هستم که از همه نظر عالی و درجه یک هستند. من در این سفرها در کنار بزرگان، هم کسب علم و هم کسب تجربه میکنم.امیدوارم توانسته باشم آنچه در توان دارم را به بهترین شکل ارائه دهم. برای من باعث خوشحالی و مسرت است که بتوانم این تجربههای ناب را کسب کنم و فکر میکنم اگر چه حجم کار زیاد است و دردسرهای مختلفی دارد، اما بینهایت شیرین و تجربه لذتبخشی است و لذت آن با هیچچیز قابل مقایسه نیست.
صبا جوادی - اپتومتریست
|
 |
اسم گروه رفتن برای رسیدن بود و من خیلی به این فکر میکردم که در این سفر قرار هست به کجا برسیم. کسانی که عضو این گروه شدند یا ازشون دعوت شد یا انتخاب شدند، هر کسی اومد که به یک جا برسه؛ شاید یکی برای دیده شدن، یکی برای کمک، یا برای کسب تجربه، شاید برای اینکه ببینند، کسانی هستند که به کوچکترین کمک و توجه نیاز دارند.
پایان این سفر به خصوص جلسهای که در حیاط برج گنبد کاووس بود و هر کس خودش رو معرفی کرد؛ وقتی به خودم نگاه کردم دیدم بعد از 15 سال کار و علی رغم اینکه گاهی حس میکردم مفید هستم، حرفی برای گفتن نداشتم.
نتیجه این سفر برای من این بود که بیام و برسم به این جمله که هیچی نیستی و یک ذره کوچک هستی.
چقدر خوبه که آدمها، برای یک بار هم که شده، در این گروهها بیان که بدونن کجای این جهان هستی هستند، برای چی آفریده شدند و قرار هست به کجا برسند؛ فکر میکنم، چنین سفرهایی برای همه مفید هست.
زهرا سرلک - پرستار
|
 |
از دکتر محمدی و تیم رفتن برای رسیدن سپاسگزارم که درخواست من رو جهت همراهی در این سفر پذیرفتن و فرصتی شد که با مردم نجیب و مهربان ترکمن صحرا و با طبیعت و جعرافیای این منطقه آشنا بشم.
چیزی که تا همیشه از این سفر در خاطرم خواهد ماند نجابت و مهربانی مردم و متاسفانه جای سالک که روی گونه اکثر مردم از نوزاد تا کهنسال دیده میشد در حدی که برای خودشان امری طبیعی بود و این برایم بسیار غمانگیز بود.
آزاده شهبازی - رئیس حسابداری مرکز تحقیقات چشمپزشکی ترجمانی
|
 |
من مسافری بودم که با تیم رفتن برای رسیدن همراه شدم.
وحید قائمی - اپتومتریست
|